غریبانهای برای فرهنگ، مرثیهای برای هنر

در حال حاضر، اقتصاد و فرهنگ در صدر فهرست اولویّتهای کشور است. (مقام معظم رهبری، پیام به مناسبت آغاز به کار یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، ۷ خرداد ۱۳۹۹)
گزافه نیست اگر دو سال اخیر را سال تنگنای فرهنگ بنامیم؛ سال لغو همه یا بیشتر رویدادهای فرهنگی و هنری حضوری، دو دوره تعطیلی کتابفروشیها و تعطیلی چندباره سینماها، موزهها، تماشاخانهها، نگارخانهها و کنسرتهای موسیقی به دلیل قرنطینه ناشی از شیوع کرونا و از همه مهمتر سال سَفر صِفر.
سال برگزاری حضوری ولی محدود جشنواره فیلم، تئاتر و بقیه جشنوارههای فجر بعد از نزدیک به چهار دهه، هجرت همگانی و ناگهانی نشستها و برخی رویدادهای فرهنگی به دنیای مجازی از جمله نمایشگاه کتاب تهران و قرآن؛ سال بیکاری یا کاهش شدید درامد اصحاب فرهنگ و هنر که چون همیشه و هنوز جان عزیز مردم ایران را بر دیده و شنیده شدن خود ترجیح دادند و با سوت و کوریِ کسبوکار خود ساختند.
غیر از این معضلات که اخیرا به حوزه فرهنگ افزوده شده است، این حوزه در همهشاخهها با مشکلات مزمن و دامنهداری دستبه گریبان است. صنعت نشر و بازار کتاب با مسائل مختلفی از جمله کتابسازی و قاچاق کتاب و شفاف نبودن فروش و اخیرا هم کتابهای آنلاین و انتشار بدون مجوز پی.دی. اف کتاب در سایتهای مختلف و از همه مهمتر میزان ناچیز مطالعه در میان مردم مواجه بوده است. سینما و تئاتر با وجود افزایش نسبی سالنها از سالها قبل با معضل کمبود سالن روبرو بودند و این معضل در شهرهای کوچک و مناطق محروم بیشتر خود را نشان میدهد.
اهالی موسیقی، فعالان قرآنی، هنرمندان حوزه تجسمی نقاشی، خوشنویسی، کاریکاتور و مجسمه سازی و خلاقان بازیهای رایانهای هر کدام با مشکلات مختلفی در سالهای گذشته مواجه شدهاند که گاه حلنشده باقیمانده است. وضعیت گردشگری نیز به دلیل ضرر و زیان فراوان این بخش و مشکلات گذشته ناشی از سیاهنمایی در مورد سفر به ایران روشن است.
ناگفته پیداست در چنین شرایطی برنامهریزی برای فرهنگ در همه شاخههای سینما، تئاتر، موسیقی، کتاب و ادبیات، صنایعدستی و گردشگری ضروریتر از قبل شده، هم مردم و هم اهالی فرهنگ و هنر منتظر هستند تا ببینند نامزدهای سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری چه برنامهای برای بهبود این وضعیت دارند؟
در همین احوال، دومین مناظره نامزدهای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری عصر دیروز (۱۸ خرداد) برگزار شد. مناظرهای که قرار بود در مورد موضوعات فرهنگی و اجتماعی باشد اما هیچ کدام از نامزدها هیچ نقد و نظری درباره مسائل جاری فرهنگی و هنری کشور، مشکلات اصناف و فعالان این حوزه و حتی برنامهها و عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم نداشتند. مناظره ای که در آن همه نامزدها تا حد زیادی با هم در نداشتن نقدی درباره مسائل جاری فرهنگی و هنری کشور، مشکلات اصناف و فعالان این حوزه، برنامهها و عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم و راهکارهایی برای حل معضلات کنونی یکسان بودند.
شاید هم اینقدر در مسائل سیاسی و انتخاباتی غرق شدهاند که فراموش کردهاند هر دولتی با هر اولویتی در مسائل کشور، علاوه بر برنامه های کلان اقتصادی و سیاسی، باید سیاست ها، راهبردها و برنامههای مدون و مشخصی در زمینه فرهنگی و هنری هم داشته باشد. آن هم در کشوری مانند ایران با این سابقه و قدمت تاریخی و ظرفیت ها و ویژگی های فرهنگی و هنری.
از هر دری سخنی؛ غیر از فرهنگ و هنر
در مناظره دوم، بیش از ۳ ساعت و ۳۰ دقیقه از هر دری سخن به میان آمد؛ نامزدها از یکدیگر ایرادات لغوی، مفهومی و قومی و زبانی هم گرفتند؛ اما دریغ از حتی اشاره ای به مشکلات اقتصادی خانواده بزرگ هنرمندان و اصحاب فرهنگ و رسانه. در تمام این مناظره مسائل مختلف و گاه تکراری بیان شد، اما هیچ آمار و نمودار و آنالیزی از وضعیت و تاثیرات اقتصاد فرهنگی و رابطه فرهنگ و سیاست و ظرفیت های فرهنگی و هنری کشور به میان نیامد، حتی زمانی که از دیپلماسی سخنرانی شد به نقش دیپلماسی فرهنگی در کنار دیپلماسی اقتصادی، ضرورت و نقدی مطرح نشد.
این روند بیتوجهی تا جایی بود که سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که شاید منتظر شنیدن نظرهای صریح نامزدهای منتقد دولت بود دقایقی پس از پایان مناظره، در توییتی نوشت: «فرهنگ و هنر بخش مغفول مناظرات بود، حتی در دومین مناظره با عنوان فرهنگی و اجتماعی؛ ایران بدون فرهنگ و هنر ایران نیست! از کدام برنامه سخن میگوییم؟»
البته نمی توان این قصور را فقط متوجه نامزدهای انتخاباتی کرد. مدیران با سابقه ای که در هر برنامه تبلیغی و مناظره اول به سوابق مدیریتی خود در سطوح مختلف اشاره کردند و بی تردید اهمیت تعاملات فرهنگی، کارکردهای نهاد و مراکز فرهنگی و هنری را به خوبی میدانند، به اتکای مشورت مشاوران خود همه گروه های اجتماعی از معلولان، اقلیت های مذهبی تا زنان سرپرست خانوار و ... را خطاب قرار دادند، اما دریغ از اشاره ای به اهالی فرهنگ و هنر.